حلماحلما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

هدیه آسمونی

روز دخترم

سلام مامان حلما.امروز ولادت با سعادت حضرت معصومه (س) ست.و روز دختر نامگذاری شده. دختر قشنگم این روز رو بهت تبریک میگم و امیدوارم همیشه سالم و دلشاد باشی عزیزدلم. دوستدار شما مامان فائزه ...
25 مرداد 1394

تاب بازی

ماه بانو شما انقدر پارک رو دوست داری که نگو.بعضی روزا که بابا نیست و ما خونه بابایی مجید هستیم من و شما با هم میریم پارک.اولش که میذارمت تو کالسکه غر میزنی ولی بعدش که حرکت میکنیم خوشت و میاد و فقط تماشا میکنی.میبرمت جلوی تاب و سرسره و زل میزنی به بچه ها و ساکت میشینی نکاشون میکنی.منم ترجمه قرآن که تو گوشیم دارم میخونم.هم برای شما خوبه هم برای من(به اصطلاح برد بردیم) بعضی وقتا هم شما رو سوار تاب یا سرسره کوچولو میکنم خیلی لذت میبری و خوشحالی.البته بعضی شبا هم همراه بابایی مجید  که میره پیاده روی میریم.از اونجایی که تاب ها خراب شده باید کلی باستیم تا نوبتمون بشه و شما تاب سواری کنی.به خاط همین من بابایی مجید شما با ماشین میبره یه پار...
12 مرداد 1394

اولین ماه رمضون

سلام حلما خانوم.دختر گلی ببخشید اگه مطالب رو با تاخیر برات میذارم.آخه وقتی یه دختر بازیگوشی مثل شما داشته باشم خودت تا آخرشو بخون دیگه... امسال اولین ماه رمضون حضور شما بود.بابا یدالله هم طبق سالهای پیش شب نوزدهم ماه(شب ضربت امام علی)نذری میده.بعدشم تو تکیه مراسم احیا دارن.اونشب من با خودم یک عالمه اسباب بازی برات برداشتم(کیف پر از اسباب بازی)تا سرگرم بشی و من هم به دعای جوشن کبیر که ائنشب میخونن ،برسم.بعدشم خوب فکر کردم شما ساعت 1 میخوابی و مراسم قرآن بسر  رو با خیال راحت  انجام میدم ...اما نه از بازی با اسباب بازی ها خبری بود و نه از خواب اینم عکست وقتی کل تکیه رو چهار دست و پا میرفتی و دنبال قندون میگشتی عمه...
12 مرداد 1394

همینجوری...

سلام بر نازنین حلما دختر بازیگوشم الان که دارم برات مینویسم 10 ماه و 11 روزته.دیگه چیزی به تولد شما گل دختری نمونده و منو خاله سحر انشالله میخوایم یه تولد خوب و لایق شما دردونه ها بگیریم.چند روز پیش رفتیم کاغذ رنگی گرفتیم تا آماده کردن تزیینات رو شروع کنیم.البته اگه شما دخترای شیطون بلا بذارین ...
10 مرداد 1394
1